بسم الله الرحمن الرحیم-بحثی با بزرگان-جناب اقای باقر پرهام فرموده اند":دوران مدرن دوران حکومت ورهبری عقل است ودین باید به عرصه زندگانی خصوصی باز گردد:" این مطلب متعلق به غرب مسیحی- یهودی است وانرا انالیز میکنیم- دوران عقل شروع شده است دوران میمونی است واین خواسته خداوندمنان ودین اسلام است -:" افلا تعقلون!!:" ایا تفکر عقلانی ندارید- همین عقل است که دین وارد زندگانی وحاکم بر تمام ابعاد زندگانی میکند- ولی بخش دوم که دین بیاد به زندگانی خصوصی باز گردد- حتی درغرب نبیاد دین وارد عرصه زندگانی شود زیرا عقلانی نیست!!؟؟ عرصه زندگانی خصوصی هم بیاد عقلانی باشد نه سلیقگی وساده لوحانه- بعضی ها به خرد غربی تکیه میکنند خرد انسانی دربعدی میتواند پاسخ مناسب وحتی مورد خواست دین ناب رابدهد وان خرد قابل قبول است ولی دلیل نمیشود درهمه ابعاد زندگانی بشر وهستی شناسی که لازمه تکامل انسان است پلسخ درست بدهد وخود چنین ادعائی ندارد وبه همین دلیل هم پوزتیویسم چون به جوابی قطعی دربعضی موارد پیدا نمیکند انرا تعطیل میکند ولی شناخت وحی اساسش بر خرد بشری استوار است که وحی را میتواند بشناسد وعلت ی که غرب چنین راهی رفت خواست باکلیسا درنبردش به هرنحوی پیروز شود تشکیلات سکولارسیمی زیاد ارزش ندارد مگر انکه روح وعقل انسان را به حدی ارتقا دهد کهبتاند یک جهش کند وبه وحی وخداوندمنان برسد- انسانی که مثلا در علوم مدیریتی کار میکند وس از سالها تحقیق میرسد مطالب اول کتابش غلط است تا زمانی که مکتب های مدیریتی که همه معتقد هستند درجا خود درست هستند یک کاسه نشود وبستر گسترده ان کشف نشود وفرومول وقوانین کلی انها کشف نشود فیاده ندارد همیشه نسبی خواهد بود وزمانی غلط بود حداقل بخشی از انان مشخص خواهد شد- در داستان حضرت یوسف علیه السلام در زندان به اندو زندانی کهبا ایشان تماس گرفتند حضرت قریب به مضمون فرمودند که رب های متفرقه بهتر است یا یک خدای واحد علیم وحکیم وقادر مطلق وجواب امروزه بخوبی مشخص است انروز هم بخوبی مشخص است بعنوان مثال در کشور اذربایچان شانزده حزب سکولار وجودارد که باهم اختلاف دارند- بزرگواری فرموده است": اگر دین هم دربرابر ازادی قرار گیرد این دین است که باید محدود شود –نه ازادی-": ازادی را خداوندمنان هدیه به انسان کرده است اما سعادت مهم است ازادی وسیله است که سعادت رابدست اورد واگر برعکس رابدست اورد که ارزشی ندارد وسعادت بیادهدف شود وتمام هنر در صراطی است که انسان رابه سعادت برساند وتمام قران میخواهد ایندو عامل را بیان کند ومشخص کند وگرنه ازدی محض وصرف ارزش ندارد بها الله از درونش در میاید ویاجناب جان کری-ادامه دارد